اینجا پر از صداست صدای وحشت آور
صدای نفرت انگیز غر غر مامان
صدای رعب انگیز پدر که لرزه بر جان میزند
صدای تیک تاک ساعت که مرا یاد روزهای سیاه زندگیم میندازه
این همه صدا دارند دارند به من میگند خون بهای زندگیت
هیچ هیچ.....
ای پرنده ی مهاجر ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد یه دنیاست بین دنیای تو با من
....................
میدونی اون لحظه که داشتی نگاهم میکردی با تمام وجود ارزوی نابودی آدمکی مثل تو را داشتم ....
تو خوبی تو پاکی تو مهربونی
ولی برای من فقط وسوسه ای هستی برای نفس کشیدن
70588: کل بازدید
2 :بازدید امروز
5 :بازدید دیروز
RSS