یه نفر نیست بگه اخه توله سگ زندگی دوروزه بقیش هم روز به روز
دیگه فوقش اخرش تو تابوتی دیگه به قول اون مرتیکه بالا تر از سیاهی رنگی نست ....دوست دارم حرف بزنم ولی دیگه نه با بابا نه با مامان نه با هیچ کس دیگه میخوام با دیوار بغل دستم حرف بزنم اخه من که نمیتونم حرف کسی رو گوش کنم دیگه چه دلیلی واسه شنیدنش دارم همون بهتر که با دیوار حرف بزنم ....
اره دیوار جون یه روزی یه کثافت از خدا بی خبر اومد و دل مارو دزدید و با خودش برد...........چه روزگار مسخره ایست نازنین...