• وبلاگ : اي پرنده ي مهاجر اي پر از شهوت رفتن
  • يادداشت : با تمام تشنگي به آب ميزنيم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 17 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    در باران و به زير شب ...

    به زير دو گوش ما ...

    در فاصله اي کوتاه از بسترهاي عفاف ما ...

    روسپيان ،

    به اعلام حضور خويش

    آهنگ هاي قديمي را با سوت مي زنند ...

    در برابر کدامين حادثه آيا انسان را ديده اي ؛

    با عرق شرم بر جبينش ؟! ...

    آنگاه که خوشتراش ترين تن ها را به سکه سيمي توان خريد ؛

    مرا - دريغا دريغ - هنگامي که به کيمياي عشق

    احساسي از نياز نيفکنم ...