• وبلاگ : اي پرنده ي مهاجر اي پر از شهوت رفتن
  • يادداشت : تابوت سنگي
  • نظرات : 10 خصوصي ، 74 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ..............................................
    عشق بازي به همين اساني ست..
    ..که گلي با چشمي
    بلبلي با گوشي..
    رنگ زيباي خزان با روحي..
    نيش زنبور عسل با نوشي..
    کار هموارهء باران با دشت
    ..برف با قله کوه
    رود با ريشه بيد..
    باد با شاخه و برگ..
    ابر عابر با ماه..
    چشمه اي با آهو..
    برکه اي با مهتاب..
    و نسيمي با زلف..
    دو کبوتر با هم.
    و شب و روز طبيعت
    با ما.
    عشق بازي به همين اساني ست
    .شاعري با کلماتي شيرين.
    دست ارام و نوازش بخش
    بر روي سري؟
    پرسشي از اشکي.
    و چراغ شب يلداي کسي؟
    با شمعي؟
    و مسيحاي کسي يا جمعي؟
    عشق بازي به همين اساني ست؟
    که دلي را بخري
    بفروشي مهري.
    شاداماني را حراج کني؟
    رنج ها را تخفيف دهي.
    مهرباني را ارزاني عالم بکني..
    و بپيچي همه را لاي حرير احساس
    ..گره عشق به انها بزني
    مشتري هايت را با خود ببري..
    تا لبخند؟
    عشق بازي به همين اساني ست؟؟